در آن زمان که مردم مکه ، از راه تجارت امرار معاش می کردند حضرت خدیجه (س) ثروتمندترین شخص جزیرة العرب بود ، و حدود هشتاد هزار شتر داشت و کاروان های تجارتی او شب و روز در طائف و یمن و شام و مصر و سایر بلاد در حرکت بودند ، برده های بسیار داشت که به تجارت اشتغال داشتند.
حضرت خدیجه (س) پس از ازدواج با پیامبر (ص) همه اموالش را قبل از اسلام و بعد از آن، در اختیار پیامبر(ص) گذاشت، تا آن حضرت هر گونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه(س) برای من سودمند نبود». حضرت خدیجه(س) در مدت سه سال که با پیامبر(ص) در شعب ابیطالب بود ، مانند همیشه با مال خود به یاری پیامبر(ص) شتافت . او تمام ثروت خود را در جریان شعب خرج کرد تا جایی که نقل می شود پس از محاصره اقتصادی ، دیگر از آن ثروت عظیم چیزی باقی نمانده بود . حضرت خدیجه (س) ، افزون بر این که ثروت خود را در این راه صرف کرد ، از خویشان خود نیز می خواست در هر فرصت پیش آمده به مسلمانان کمک کنند. حضرت خدیجه (س)، سه سال رنج و مشقت شعب را تحمل کرد که می توان آن را اوج فداکاری او در خدمت به اسلام به شمار آورد. پیامبر(ص) همواره از این فداکاری حضرت خدیجه (س) یاد می کرد و او را به دلیل این ایثار و از خودگذشتگی می ستود.
القاب آن حضرت: از برجستهترین لقبهای دختر فرزانه حجاز(خدیجه) ، واژه « طاهره » یا پاک منش است ؛ چرا که آن حضرت با آنکه در میان ناز و نعمت و اعتبار خانوادگی زندگی میکرد ، اما این امکانات هرگز نتوانست آن جوان پاک منش را دستخوش غفلت و یا مستی کند. در شب نشینیهای گناه آلود اشراف شرکت نکرده و خود را آلوده نمیساخت و به هیچ وجه روش منحط جامعه را نمیپذیرفت و ذره ای به رسوم رایج دل نمیداد. هرگاه زنی یا دختری به دنبال کمال و معنویت بود به سرای او میشتافت و از وی درس میآموخت. از القاب دیگر آن حضرت "سیدة النساء القریش"(سرور زنان قریش) ، "مبارکه"(بانوی پر برکت) ، سرور زنان عالم ، "صدیقه"(بانوی راستی و درستی) ، زکیه (پاک و بالنده از نظر جسم، روح و اندیشه) ، راضیه (خشنود از تدبیر و تقدیر حکیمانهی خدا) ، مرضیه (انسان شایستهای که خدا از او خشنود است) ، کبری (بانوی ارجمند و بلند پایه) و همچنین "ام الیتامی" و "امالمؤمنین" را میتوان نام برد.
درس بزرگ حضرت خدیجه(س): مهمترین درسی که از ام المومنین حضرت خدیجه (س) می توان گرفت ، درس اخلاص است، اگر کسی می خواهد خدمتی به نظام اسلام نماید باید خدمتش بدون هر گونه چشم داشتی و فقط برای رضای الهی باشد در غیر اینصورت یعنی اگر خدمتش برای سهم خواهی باشد یا حتی خدمتی که می کند برای خدا و برای رسیدن به منافع شخصی باشد ، این چنین خدمتی، در درون خود فتنه عظیمی را به همراه دارد ، فتنه ای که دیر یا زود سر باز خواهد کرد و موجبات رسوایی فرد را فراهم خواهد آورد . برای نمونه می توان به خدماتی که زبیر به اسلام نمود اشاره کرد ، زبیر در دوران حضرت محمد (ص) و امام علی(ع) ، خدمات و زحمات فراوانی را برای اسلام کشید ، آنقدر در میادین جنگ حاضر شده بود و برای سپاه اسلام فتح و فتوح کرد که پیامبر(ص) به او لقب " سیف الاسلام" را داد. زمانی که خانه حضرت زهرا(س) به آتش کشیده شده بود، مردانه ایستاد و از خانه وحی حمایت کرد، اما یک ویژگی بسیار خطرناک همواره در زبیر وجود داشت و آن سهم خواه بودن زبیر بود. آری همین ویژگی بود که زبیر را زمین زد و کار را به جایی رساند که در برابر امام علی(ع)، همان علی که در دوران خانه نشینی مورد حمایت زبیر بود، بایستد. زمانی که امام علی(ع) حکومت را به دست گرفت طلحه و زبیر نزد او رفتند و سخنانی را گفتند که سهم خواه بودن آنها را می رساند ، زبیر گفت: « اسلام با شمشیر ما پیشرفت کرده و ....» به عبارتی زبیر پس از به حکومت رسیدن امام علی (ع)نزد ایشان رفت تا سهم خود را از امام بگیرد و زمانیکه امام (ع) زیر بار فشارهای آنها نرفت و در برابر زیاد خواهی های آنها ایستاد، زبیر همه چیز را زیر پا گذاشت و فراموش کرد که علی ولی اوست و در نتیجه فتنه به پا کرد و مقابل امام (ع) ایستاد و خود را برای همیشه رسوای تاریخ کرد.آری تاریخ اسلام پر از درس های عبرت آموزاست ، پر از از افرادی مانند حضرت خدیجه (س) ، کسانی که با تمام وجود برای اسلام کار کردند ولی هیچ گاه چشم داشتی نداشتند و هم چنین در خود افرادی را دارد که ده ها بلکه صدها برابر زحمتی را که برای اسلام کشیده اند را سهم خواهی می کنند و همواره به دنبال بدست آوردن سهم جدید هستند. حواسمان باشد نکند کاری کنیم که مایه عبرت دیگر بشویم نکند کاری کنیم که زحماتی که برای اسلام کشیده ایم از بین برود نکند میل به سهم خواهی ما را به تباهی بکشاند.