همه مردم این خطه بویژه بزرگسالان پارچه هایی که دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد خریداری می کنند و معتقدند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز معتقد هستند که پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود.
یکی دو هفته پیش از عید خانه تکانی یا رفت و روب انجام می گیرد و دوباره اثاثه را جابه جا و گردگیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. سفره سفیدی به عنوان سفره هفت سین در صبح نخستین روز فصل بهار یعنی نوروز در خانه به سمت قبله پهن می شود، قرآن، آیینه و شمعدان، سرکه، سیر، سمنو، سنجد، سیب، سرسبزی، سماق و سکه هفت سین انتخابی این سفره هستند که سبزه نشان از سرسبزی و خرمی،سرکه: نماد شادی ،سمنو که از جوانه ی گندم است نمود رویش و برکت ،سیب: میوه ای بهشتی و نماد زایش، سیر : نگهبان سفره ،سماق: نماد مزه زندگی ، سنجد: بوی برگ و شکوفه ی آن محرک عشق و دلباختگی و سکه موجب برکت و سرشاری کیسه است.
همچنین اقلام دیگری همچون ماهی قرمز، کاسه آب، تخم مرغ های رنگ کرده و انواع شیرینی، آجیل و تنقلات رنگارنگ و میوه های خوش عطر و طعم نیز در سفره وجود دارد.
در لحظه های سال نو بزرگ تر های خانواده قرآن و دعا می خوانند و کوچک ترها نیز ضمن دعا منتظر لحظه تحویل سال نو می مانند. پس از تحویل سال کوچک ترها دست بزرگ ترها و بزرگ ترها صورت آنها را می بوسند و با تبریک عید نوروز به یکدیگر، بزرگ ترها به دیگر افراد عیدی می دهند و برای سلامت حاضران و آمرزش رفتگان دعا می کنند و کام خود را با شیرینی شیرین می کنند.
یکی دیگر از اعتقادات مردم سربیشه این است که بعد از تحویل سال بر مزار رفتگان حاضر می شوند و پس از قرائت فاتحه به دیدار بزرگترها می روند.
صبح سیزده فروردین نیز همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف منطقه خود می شوند، چرا که معتقدند در این روز نباید در خانه ماند زیرا این روز را خوش یمن نمی دانند.
و اما، حکایت نوروز حکایت چسبیدن متعصبانه به سنت ها نیست، بلکه فراگیری و عمل به فلسفه نو کردن افکار و دلهای مان است و چه چیزی بهتر از آن که تمامی اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده زندگی کنیم.