السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
 
قالب وبلاگ

حضرت زهرا (س):
اگر به آنچه دستور داده ایم عمل می کنی و از آنچه تو را باز داشته ایم،خویشتنداری می کنی از شیعیان ما هستی  وگر نه خیر.                                                                                 
موسیقی
مهم ترین نقش موسیقی تحریک قوه خیال آدمی است . بدین سبب، هر شخصی به نوعی خاص از موسیقی که با روحیات و تخیلات و آرزوها و خواسته هایش همسو و هماهنگ باشد، گرایش پیدا می کند; و این همان رمز تفاوت موسیقی ها در ملت ها و اقوام گوناگون و حتی اصناف مختلف یک جامعه است انسان ها در بهره گیری از موسیقی ، به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته اول: کسانی اند که با نگاه لذت جویی به موسیقی روی آورده، از رسیدگی به ابعاد برتر شخصیت خود غافل مانده اند و نیازهای فطری خود را تحت الشعاع نیازهای حسی قرار داده اند . تنها بهره این گروه از موسیقی، تحریک پذیری حسی و خیالپردازی دور و نزدیک است .
دسته دوم: آنانند که نه چندان بلند همتند و نه بسیار فرومایه . اینان، در کنار لذت های حسی، به حفظ شخصیت فردی و اجتماعی خود اهمیت می دهند و تا جایی که به ابتذال و تخدیر نینجامد و از تحصیل و کار باز نمانند، از موسیقی بهره می برند; گرچه ممکن است در خلوت همچون گروه اول عمل کنند .
دسته سوم: کسانی که نفوس عالی و عقل کامل و طبع بلند دارند . آنان اعضا و حواس و قوای طبیعی را وسیله ارتقای روح و تقویت عقل خود می سازند . اینان عشق خود را در خدا می جویند و رهنمودهای زندگی خود را از او می گیرند . آن ها بیش تر در پی تحصیل کمالات معنوی اند و جان گرانمایه خود را ارزشمندتر از آن می بینند که اسیر محسوسات و موهومات شوند . این گروه یکباره خود را از لذت های حسی و وهمی محروم نمی کنند; اما آن جا که بین حس و وهم و عقل تعارض پیش آید، جانب عقل را می گیرند; زیرا نمی خواهند شرافت ذاتی و بلند همتی خود را به پای لذت های زودگذر مادی (حسی و وهمی) فدا سازند .
از امام خمینی (ره) در این باره آمده است: «ای عزیز، بکوش تا صاحب عزم و اراده شوی که خدای ناخواسته اگر بی عزم از این دنیا رحلت کنی، انسان صوری بی مغزی هستی در آن عالم که محل کشف باطن و ظهور سریره است; و جرئت بر معاصی کم کم انسان را بی عزم می کند و این جوهر شریف را از انسان می رباید .» استاد معظم ما می فرمودند: «بیش تر از هر چه گوش دادن به تغنیات [موسیقی ها] سلب اراده و عزم از انسان می کند . . . .»
افلاطون حکیم می گوید: «آن کس که همه عمر را به ترنم نغمات و حظ از زیبایی صوت می گذراند، همان طور که آهن در اثر آتش نرم می شود، عنصر «غیرت » در نفس وی ملایم می گردد و طولی نخواهد کشید که «شجاعت » وی نیز تحلیل رود» .
انواع موسیقی
1-موسیقی که انسان را به یاد جنس مخالف می اندازد
 بیشترین نوعی که در کوچه و بازار دیده شده، که اساسی ترین مشکل آن این است که انسان را تحریک می شود ولی چیزی گیرش نمی آید(با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه) ، لذا یک ساعت گوش کردن به موسیقی یعنی یک ساعت گوش کردن به شکست ، پس ازآن فرد شکست خورده  افسرده شده پرخاشگر می شود.(داستان جوان بغدادی)
2- موسیقی که انسان را به رقص در می آورد
 آن نوع از موسیقی که در دین به طرب معروف است که از نظر تمام مراجع حرام است موسیقی است که انسان را به رقص در می آورد.
از مهمترین اثرات مخرب آن این است که در هنگام گوش کردن موسیقی به انسان هیجان دست می دهد وهر جا در انسان ایجاد شود موجب درد سر است  این هیجان به حدی می رسد که انسان دیگر عقلش کمرنگ می شود واز کار می افتد، عقل که کمرنگ شد بستر ارتکاب جرم وجنایت باز شده فرد کارهای بی ارزشی انجام می دهد.
دکتر اوریزن اسوت مارون: هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است هنرمندان اغلب به علت سکته قلبی درگذشته اند پس هیجان که محصول موسیقی است چقدر خطرناک است.
مشکل دوم این گونه موسیقی ها این است که بعد از تمام شدن هیجان به انسان خمودی دست می دهد
جمله ی عالم ز اختیار وهست خود                            می گریزد در سر سرمست خود
می گریزد از خودی در بی خودی                              یا به مستی یا به شغلی مهتدی
تا دمی از هشیاری وارهند                                         ننگ خمر و بنگ بر خود می نهند          «مولوی»                                                              
3- موسیقی که غم می آورد
چنانچه انسان در غمهایش فرو رود و دائما فکر غمهایش باشد اعصابش فرسوده شده شخص از جامعه منزوی می شود ونهایتا زمین گیر شده که این  بستر ارتکاب به جرم را مهیا می کند .
4-موسیقی که باعث نشاط و شادی می شود
موسیقی از دیدگاه  ائمه(ع)
 قبل از خواندن به حدیث زیر توجه کنید : حضرت ابوالحسن (ع): هرکه یک آیه از قرآن را تکذیب کند ( قبول نداشته باشد ) اسلام را پشت سر انداخته ( کافر شده) و همه قرآن و پیامبران و رسولان را تکذیب کرده ( و دروغگو پنداشته ) است. (روضة الکافی جلد 2 صفحه 42)
اهل موسیقی عاقبت از دشمنان اهل البیت می گردد
امام حسین (ع) در روز عاشورا می فرمایند : ( با گوشهای خود صداهای حرام شنیده اند که دیگر موعظه های من در ایشان اثری ندارد) ، نتیجه ی کلی اینکه صوت موسیقی گوش حق پذیر انسان را کر می کند
در روایات مربوط به حضرت مهدی (عج) داریم که اولین گروهی که به جنگ با حضرت میروند اهل ساز وموسیقی و آواز خوانی است
بی غیرتی یکی دیگر از آسیب های موسیقی به نهاد انسان است (بی ناموسی)
امام صادق (ع) می فرمایند:کسی که چهل روز در خانه اش صوت موسیقی و آواز خوانی پخش شود و مردمان به او وارد شوند و شیطان تمام اعضای خودرا به بدن او مسح می کند  پس غیرت به کلی از آن مرد برطرف گردد تا به حدی که اگر با زنش در مقابل او فعل قبیحی انجام دهند او بدش نمی آید  وصفت غیرت و حیا از آن مرد برطرف شود.(وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 128 فروع کافی جلد 6صفحه ی432
رابطه ی موسیقی با زنا و فحشا یکی دیگر از اثرات مهلک موسیقی بر روان انسان است
حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند: موسیقی مقدمه ی نزدیکی زن ومرد از راه نا مشروع است ونیز فرموده اند موسیقی نردبان زناست.(مستدرک الوسائل جلد 13 باب 78 حدیث 14)
نوای موسیقی با مختل نمودن افکار و روان انسان خود به خود نیروی هوسرانی وشهوت رانی را در انسان ازدیاد می بخشد وصفت حیا وغیرت را از انسان سلب کرده در نتیجه کسی که حیا و غیرت نداشته باشد  دست به هر کاری می زند .
یکی دیگر از خطرات موسیقی بر روان خارج کردن انسان از حال انسانی است.
لذا انسان را از هدف مقدس والهی  خویش که اصلاح حیات اخرویش می باشد غافل می کند .
حضرت علی (ع) می فرمایند: موسیقی  افسون انسانهاست . (مثال ماری که از لانه اش  به وسیله ی موسیقی بیرون می آید در واقع مار به بیمار تبدیل می شود) انسان هم همین گونه است یک شخص ذلیل در نزد  نفس اماره اش وشیطان
بدترین اثر موسیقی غفلت از یاد خداست
حضرت امام صادق (ع) می فرمایند :
که از جمله ی گناهان کبیره اشتغال به موسیقی وآواز خوانی است که انسان را از یاد خدا باز می دارد و او را در ارتکاب محرمات بی باک وبی پروا می سازد .(وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 100)
تایید سخن بالا شان نزول آیه ی11حجرات است(و این مردم (ضعیف الایمان) چون تجارتی  یا لهو و بازیچه ای ببینند بدان شتابند  وتو را در نماز تنها گذارند . بگو آنچه نزد خداست بسیار برای شما از لهو وتجارتهای دنیا بهتر است  وخداوند بهترین روزی دهنده ی خلایق است.)
موسیقی در نهاد انسان تولید نفاق میکند.
امام صادق (ع) می فرمایند:گوش دادن به موسیقی و آواز خوانی نفاق و دو رویی را در دل انسان می رویاند همان گونه که آب سبزه ی کنار جوی را می رویاند. ( وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 101)
امام صادق (ع) می فرمایند:موسیقی مورد کفر است ونیز فرمود موسیقی آشیانه ی نفاق است (عین الحیوه ص231)
امروزه مشاهده می کنیم  که اهل موسیقی و آواز خوانی به هیچ وجه زیر حرام بودن آن نمی روند که این رفتارها نهایت رسوخ کفر ونفاق در وجود اهل موسیقی ومطربی را می رساند که براحتی حرام های خدا را حلال  و زیر بار دستور ائمه نمی روند
موسیقی ومطربی باعث قساوت قلب می شود
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: گوش دادن به صداهای طرب انگیز و موسیقی وآواز خوانی دل انسان را می میرانید .(نصایح صفحه ی145)
نتیجه این قساوت قلب این می شود که دیگر در این قلوب پند وموعظه اثر نمی کند. ( و چون خوانده شود بر اهل موسیقی و مطربی آیات و گفتار ما دوری گزینند و روی برگردانند ایشان و تکذیب آن گفتار نمایند مانند کسی که آن را نشنیده و گویا در گوشهای ایشان سنگینی است از شنیدن آیات ما پس مژده بده به ایشان عذابی دردناک را) (آیه ی 6  و 7 لقمان ).
مرگ ناگهانی و قبول نشدن دعا
 امام صادق (ع)  فرمودند: خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ و معصیت دردناک ایمن نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.
رفتن برکت
حضرت محمد (ص) فرمودند: فرشتگان به خانه ای که شراب و وسائل موسیقی و قمار در آن باشد وارد نمی شوند. دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد خیره برکت هم از آنها می رود.
برخی از عواقب اخروی
رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که اهل غنا و موسیقی است از قبرش بیرون می آید در حالی که نابینا و گنگ و کر خواهد بود.
امام صادق (ع) می فرمایند: بدانید که موسیقی و آوازه خوانی از جمله چیزهایی است که خداوند تعالی در کتابش بر آن وعده عذاب داده است آنجا که در سوره لقمان آیه 6  میفرماید: ( ومن الناس من یشتری لهو الحدیث ) ( از جمله مردم کسی است که میخرد کلام لهو وباطل را تا با آن مردم را گمراه کند) که منظور از" لهوالحدیث"در این آیه اشاره به موسیقی و آوازه خوانی می باشد. ( فروع کافی جلد 4 صفحه433
امام صادق (ع) می فرمایند: هشام گوید از امام صادق (ع) درباره تفسیر آیه 30 سوره حج سوال کردم که خدا می فرماید : ( فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور ) (از پلیدی که بت پرستی است اجتناب کنید و از قول باطل دوری کنید) حضرت فرمودند : منظور از قول زور (موسیقی و آوازه خوانی) میباشد. ( معانی الاخبار جلد 2 صفحه 317)
 امام صادق (ع) می فرمایند: درباره قول خدای عزوجل سوره مومنون آیه 3 ( والذین عن اللغو معرضون ) ( مومنان کسانی هستند که از لغو گریزان هستند ) فرمودند : منظور از "لغو" "موسیقی و آوازه خوانی" است.  (فروع کافی جلد 4 صفحه433 )
امام صادق (ع) می فرمایند: درباره قول خدای متعال سوره فرقان آیه 72 ( والذین لا یشهدون الزور ) ( بندگان خدا کسانی هستند که حاضر نمی شوند زور را ) فرمودند: منظور از زور مجلس موسیقی و آوازه خوانی است.  (مستدرک الوسائل جلد 13باب78 )
امام صادق (ع) می فرمایند: هنگامی که آدم(ع) از دنیا رفت ابلیس و قابیل از مرگ او اظهار شادمانی کردند و در زمین به هم پیوستند برای همین شیطان اولین آلت موسیقی را به شکل طنبور اختراع نمود و شروع به نواختن کرد و قابیل با شنیدن نوای ساز شیطان اقدام به خوانندگی نمود پس هرچه در زمین از این قبیل وسائل باشد که مردم از آن لذت میبرند از همان زمان منشإ می گیرد و آنها از پیروان راه ابلیس و قابیل میباشد. (فروع کافی جلد  4 صفحه 431)
موسیقی از دیدگاه بزرگان
علامه جعفری (ره)
موسیقی شکل دارد ولی محتوا ندارد هیچ صدای موزون وجذاب  وهیچ نوع موسیقی،محتوایی را از ذات خود به نفس انسانی وارد نمی کند لذا صورتهایی ،حالات  و کیفیات و مفاهیم را وارد صفحه ی آگاه ذهن می نماید  که در درون انسان شنونده  وجود دارد  لذا اگر موسیقی اندوه آور برای او بنوازند حالت مزبور در او تحریک می شود واگر در درون شنونده از چنان حالی خالی باشد موسیقی اندوه آور دیگر نمی تواند در او اثری ایجاد کند.
روشنترین دلیل بر نبودن یا یکی بودن شکل ومحتوا در موسیقی آن است که ورود اثر موسیقی به درون انسان مانند این است که در  یک حوضی رسوباتی باشد و من با تکه چوبی آن رسوبات را می شورانم وآن مواد روی آب می آید در اینجا می گویم نه آن چوب محتویات آن حوض را دارد نه دست من  آن محتویات را به حوض می دهد.
حضرت آیت الله جوادی آملی
... از استاد می‌پرسم: به نظر شما، موسیقی‌های متداول چه تاثیری بر روان آدمی می‌گذارد؟
و ایشان چنین می‌نوازند که: ابن سینا رحمه‌الله در نَمَط (فصل) نُهم کتاب «اشارات و تنبیهات» می‌نویسد: "گاهی عارف به «نغمه رخم»، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ کند"(الإشارات و التّنبیهات-صفحه ی360).  در درس مرحوم الهی قمشه‌ای (قدس‌سره)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربّانی خراسانی رحمه‌الله که از علمای بزرگ تهران بود (یکی از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، یکی از غزل‌های استاد را برای ما بخوانند که ایشان هم اجازه دادند.
گاه مناجات یک جوان را اداره می‌کند. گاه نیز یک غزل یا قصیده، کمبودهای درونی او را ترمیم می‌کند؛ اما لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمی‌شود. ترانه لذتی کاذب ایجاد می‌کند؛ اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزل‌های حافظ و سعدی چنین است.
به هر حال، اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، در سنین  بالاتر، خود متوجه می‌شود که با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد. غزل حافظ همیشه می‌ماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بیشتر مأنوس می‌شود.
همه می‌دانیم که آهنگ‌های طرب‌انگیز خوی حیوانی را در ما زنده می‌کند. آهنگ‌هایی که فرشته منشی را در آدم احیا می‌کند، به انسان سبک‌باری می‌دهد و بشر را از شهوت و غضب دور می‌کند نیز می‌شناسیم. به آهنگ‌های مشکوک گوش نمی‌دهیم.
حسین ابن سینا ابن عبدالله
بوعلی شیخ الرئیس شرف الملک حسین ابن عبدالله ابن علی ابن سینا (370-428) در افشنه از دهکده های بخارا بدنیا آمد .ابن سینا دانشمند، فیلسوف و پزشک بزرگ قرن چهار و پنجم هجری قمری از بزرگان و علمای موسیقیدان زمان خود بوده است. او مباحث اصلی موسیقی را با نهایت دقت تشریح نموده و در این مباحث پیرو فارابی میباشد، عقاید او را تشریح میکند و در بسیاری موارد دارای ابداعات و ابتکار است.
بو علی سینا در کتاب الهیات می نویسد :بعد از سالیان دراز تحقیق ، فهمیدم که اگر قرار باشد چیزی برای انسان مفید باشد باید سه ویژگی داشته باشد .
1_ یا برای بد نش مفید باشد(مزاجش)
2_ یا برای زندگی اش (اجتماع)
3_ یا برای روان انسان
و  موسیقی برای هیچکدام خوب نیست .
موسیقی از دیدگاه علمی
اختلال در نظام اعصاب بدن و تولید ضعف اعصاب
 بر طبق تحقیقات دانشمندان سیستم عصبی بدن انسان به دو بخش اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک تقسیم می گردد.که اعصاب سمپاتیک از ابتدای ستون فقرات شروع و دنباله آن در سایر اعضاء پخش می گردد و وظیفه آن تنگ نمودن رگها و انبساط عضلات و گشاد کردن مردمک چشم، بالا بردن فشار خون، تند کردن ضربان قلب و... میباشد و این اعصاب باعث می شود که انسان در زندگی بیدار و هوشیار و در کارها فعال باشد.
اما شاخه ای دیگر از اعصاب اعصاب پاراسمپاتیک هستند. که این اعصاب همراه اعصاب سمپاتیک و دوش به دوش همدیگر در اعضای بدن وارد می شوند و وظیفه این گروه از اعصاب درست بر عکس اعصاب سمپاتیک است یعنی گشاد نمودن رگها، انقباض عضلات، تنگ کردن مردمک چشم ،کاهش فشار خون و... میباشد. و ارمغان این اعصاب برای انسان تنبلی ، فراموشی و خواب و غفلت می باشد.
اما بر طبق نظر پزشکان متخصص در این زمینه یکی از بدترین عواملی که باعث اختلال میان اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می شود نوای موسیقی است. به دلیل اینکه اصوات موسیقی  دارای  زیر و بم های  عجیب  و غریب و ارتعاشات متنوع  و گوناگون است و همین  ارتعاشات  و زیر و بم ها باعث می شود  که  اعصاب  سمپاتیک و پاراسمپاتیک در اجرای وظایفشان دچار اشتباه شوند . و این اختلالات به تدریج در تمامی اعضای بدن از قبیل چشم، گوش، زبان، قلب، معده، طحال، روده، مثانه ، رگهای تناسلی و... تاثیرات سوء و مضری ایجاد می کند و رفته رفته این عدم تعادل میان اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک منجر به پدید آمدن بیماری ضعف اعصاب در انسان می شود که نتیجه این بیماری آن است که اصول زندگی انسانی یعنی هضم جذب دفع و ترشح مواد و... از هم گسیخته می شود و انسان در پرتگاه نیستی و مرگ قرار می گیرد لذا این بیماری در میان موسیقی دانان بازار گرمی دارد و چنان در وجود این افراد ریشه دوانده است که افرادی مانند "بتهون" و "ریشارد واگنر" که دو موسیقی دان معروف و مشهور هستند به خاطر این بیماری از خدا طلب مرگ کردند. و طبق آمار دانشمندان بیش از 80? موسیقی دانان مبتلا به این مرض می باشند.
امراض مختلف روانی، اغتشاشات فکری ، عدم تعادل روحی، انواع و اقسام دیوانگی ها، وفور سکته های قلبی و مغزی که در تمام دنیا روز به روز  رو به فزونی است و فکر پزشکان بزرگ را به خود جلب نموده است،  95% آنها نتیجه آثار همین تمدن شوم جدید است که قسمت حساس آن تعمیم موسیقی به وسیله رادیوها و ازیاد مجالس ساز و آواز و کنسرت میباشد . در اثر ایجاد سر و صداهای کنسرت ها و موسیقی های گوناگون فیلم ها، کاباره ها و دانسینگ ها است که آمار دیوانگان و بیماران روانی در تمام کشورها رو به ازدیاد رفته و هر روز بر شمار تیمارستان های کشورهای بزرگ جهان مخصوصا اروپا و آمریکا افزوه میشود.
ای کاش بشر می فهمید که استعمارگران به منظور تسلط بر اعصاب و نیروی فکر ملت ها چگونه از راه موسیقی و الکل در تخدیر و ضعف اعصاب و ایجاد اغتشاشات فکری و بیماریهای روانی فعالیت میکنند و ای کاش انسان عصر اتم به خود می آمد که برای ساعتی کیف و عیش و نوش چگونه نیروهای فعال خویش را با دست خود در اختیار دشمنان خود گذاشته است.
* لازم به توضیح است که عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک باعث بروز مشکلات زیر نیز می شود :
1. اضطرابات گوناگون2. عصبانیت3. سستی 4. بی ارادگی 5. سرگیجه 6. صداع7. مالیخولیا 8. نفخ معده 9. تحریکات قلبی10 . طپش قلب 11. بی نظمی12. آنژین صدری 13. انقباضات عروقی 14. اسپاسم لوله گوارش 15. نزله ی انقباضی 16. آسم( تنگی نفس) 17. اختلالات غدد مترشحه داخلی مخصوصا (تیروئید و تخمدان )
* پروفسور دانشگاه کلمبیا دکتر (( ولف آدلر )) ثابت کرده که بهترین و دلکش ترین نواهای موسیقی شوم ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان میبخشد، مخصوصا اگر هوا گرم باشد این تاثیر مخرب خیلی بیشتر میشود و در مناطق حاره چون عربستان و بعضی از نقاط ایران منتهای سوء اثر را دارد.
 * دکتر آدلر، رساله مفصلی در بیان زیان های موسیقی منتشر نموده و در آمریکا هزاران تن از مردم پیرو او شده و موسیقی را بر خود حرام نموده و لایحه مفصلی تهیه کرده به مجلس سنای آمریکا تقدیم داشتند که برای نجات جامعه و جلوگیری از ضعف اعصاب که یکی از بدبختی های دنیای متمدن امروزی است لازم است،  هرگونه کنسرت عمومی غدقن گردد.
آسیب رساندن به قلب و ایجاد سکته
 قلب ماهیچه ای عضله ای و میان تهی است که رشته حیات آدمی را به دست گرفته است. قلب یک انسان به طور معمول در هر 24 ساعت متجاوز از صد هزار مرتبه ضربان دارد و در هر دقیقه متوسط 70الی 75 بار می زند. و این تعداد ضربان بنابر موقعیت و نیاز بدن گاه تند می گردد گاه کند.که کار این تند نمودن و کند کردن ضربان قلب همانطور که در بحث پیش گفتیم بر عهده اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد. بنابراین مادامی که این دو عصب به وسیله های محرک های خارجی تحریک نشوند تعادل بین ضربان های قلب برقرار است. وهمان گونه که گفتیم اصوات موسیقی به خاطر زیر و بم هایی که دارند یکی از شدیدترین محرکهای اختلال در نظام اعصاب انسان می باشد .
در نتیجه به خاطر تاثیر صدای موسیقی بر اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک در کار این دو عصب اختلال وارد می شود و بر اثر همین تاثیرات ضربان قلب از حالت عادی و طبیعی اش خارج می شود و چه بسا ادامه این حالت قلب به مرور زمان منجر به سکته یا بیماریهای خطرناک دیگر در افرادی می شود که با موسیقی سروکار دارند. برای نمونه "شوبرت و مندلسن"دو موسیقی دان معروف هستند که بخاطر سکته فوت نمودند.
سلب اراده و دیوانگی از مضرات موسیقی و مطربی
 همانطور که می دانیم مغز انسان مرکز فرماندهی سلسله اعصاب انسانی است و تمام افعال و اعمال اعضای بدن انسان مطیع و فرمانبر دار دستورهای مغز می باشد و همانطور که اشاره کردیم یکی از ضررهای موسیقی صدمه به سیستم اعصاب بدن است و این صدمه به اعضاء ذره ذره به مغز منتهی می شود و اصوات موسیقی با مسلط شدن بر اعصاب آدمی حمله به مرکز بدن یعنی مغز را شروع می کنند و در نتیجه بعد از مدتی فرمانروائی بدن را به عهده می گیرد. و آن وقت است که خدا باید به فریاد انسان برسد چون موسیقی اراده انسانی را سلب می کند و نتیجه این سلب اختیار این می شود که انسان در موقع گوش دادن به نوای موسیقی و مطربی بی اختیار می رقصد یا شانه تکان می دهد و می خندد و می گرید و تمام این حرکات غیر طبیعی است. و بدون آنکه از مرجع آن یعنی مغز صادر شده باشد انجام می گیرد. رفته رفته این آشفتگیهای روحی و اختلالات در سیستم عصبی پس از مدتی باعث می شود که نیروی خرد و اندیشه انسان به کلی فلج و آثار جنون و دیوانگی یا اغتشاشات روحی مبتلا می شوند. برای نمونه موسیقی دانانی مثل (بتهون ـ شوبرت ـ شومان ـ نیچه ) از جمله افرادی هستند که جنون و دیوانگی گریبانگیر آنها گشت و موسیقی دانانی همچون (شوبرت - مندلس- باخ ) افرادی هستند که بر اثر اغتشاشات روانی تا سر حد جنون پیش رفتند.
آسیب رساندن به دستگاه شنوائی
 گوش، اندام شنوائی و وسیله مشخص نمودن صداها و یک عضو کم مقاومت و حساس و ظریف است. که از سه قسمت گوش بیرونی - میانی - درونی تشکیل شده است .که برای شنیدن یک صدا به طور مختصر باید مراحل زیر طی شود . ابتدا وقتی صداها از سوراخ گوش وارد حفره گوش بیرونی می شوند از آنجا به گوش میانی که مکان پرده صماخ است می رسند و پرده صماخ را مرتعش می کنند و این ارتعاشات توسط سه تکه استخوان به نامهای چکشی، سندانی و رکابی به گوش درونی  می رسند و در آنجا مایع گوش درونی را می لرزانند و این لرزش توسط میلیونها سلول شنوائی که در آن مایع قرار دارند حس میشود . عصب شنوایی این حس را به مخ می برد و به این طریق ما می توانیم صداها را ادراک نماییم .اما بر طبق تحقیقات دانشمندان اصوات موسیقی چون مصنوعی و غیر طبیعی هستند، فشاری چندین برابر صداهای دیگر بر سلولهای شنوایی وارد می سازند. که هر چقدر این موسیقی ها نامطبوع تر باشد ارتعاشات سلولهای شنوایی بیشتر و شدیدتر می گردد . و این لرزشها و ارتعاشات غیر طبیعی که حاصل نوای موسیقی است. هر بار باعث از بین رفتن تعدادی از سلولهای شنوایی می شود ودر مدتی نه چندان زیاد برای کسانی که به موسیقی و آوازه خوانی اشتغال دارند تولید ضعف سامعه و در سطح بالای آن (کری) ایجاد می کند. روی همین اصل چند تن از موسیقی دانان مشهور از جمله روبرت شومان آلمانی که از 18 سالگی به تحصیل موسیقی پرداخته بود در اثر پیمودن راه افراط و تفریط در تعلیم و تعلم موسیقی در سن 42 سالگی به کلی از نعمت سامعه و شنوایی محروم گشت . وسرانجام در سال 1856 در سن 46 سالگی دار فانی را وداع گفت.
رابطه موسیقی و خودکشی
 همانطوری که می دانیم یکی از گناهان کبیره در شرع اسلام خودکشی می باشد. که در این زمینه خدای تعالی فرموده اند: سوره بقره آیه 195 : و خودتان را به دست خود به هلاکت نیندازید.
حضرت صادق (ع) می فرمایند: هر کس خودکشی نماید به طور جاوید و الی الابد در آتش دوزخ خواهد ماند. (اصول کافی)
حضرت باقر (ع) می فرمایند : مومن به هر نوع مردنی می میرد و لی هرگز خودکشی نمی کند. (سفینة البحار)
بر طبق تحقیقات دانشمندان یکی از عوامل اصلی که باعث می شود شخص دست به خودکشی بزند غفلت از یاد خدا و عدم ارتباط معنوی با خدای متعال است. که همانطور که در بحث های پیش گفتیم یکی از اثرات موسیقی غافل نمودن انسان از یاد خداست.
اما یکی دیگر از عواملی که باعث می شود شخص دست به خودکشی بزند، اختلالات روانی و عصبی است که طبق آماری که اخیرا دانشمندان منتشر نموده اند 75% خودکشی کنندگان مبتلا به بیماریهای عصبی و روحی بوده اند . و در پدید آمدن اختلالات روحی عوامل فراوانی وجود دارند که یکی از مهمترین این عوامل موسیقی است. و این عامل را می توان به یقین گفت که بر سایر عوامل برتری دارد و همانطور که بیان نمودیم با در اختیار گرفتن مغز انسان باعث می شود که انسان در آن لحظه تصمیم به هر جنایتی بگیرد و بعد به عمل در بیاورد.
موسیقی علت اصلی بیماری (   مانی )
 آهنگهای شور انگیز موسیقی می تواند به قدری اعصاب را تحریک کند و نظام آنها را در اثر تهیج فوق العاده مختل نماید که انسان را دچار اغتشاشات و آشفتگی های روانی بنماید و در نتیجه باعث جنب و جوش های ناگهانی - خنده های بیجا - پرحرفی - ادای سخن مسخره و ... گردد و در نتیجه باعث می شود که شخص دچار مرض (مانی) که نوعی جنون است گردد.
* دکتر ( هربرت کارول ) استاد دانشگاه نیوهمشایر آمریکا در کتاب بهداشت روانی، مرض مانی را به سه درجه تقسیم کرده است و علائم درجه اول را با نام مانی ساده این طور تشریح می کند: در این مرحله که حالت خفیف بیماری است بیمار در خود ناراحتی حس می کند و پیوسته نا آرام است . مردم عادی آنرا با عصبانیت و تند خویی شخص مبتلا به این بیماری اشتباه می گیرند. در این مرحله از بیماری، بیمار حس می کند که باید در جنبش و فعالیت باشد. او نمی تواند آرام یک جا بنشیند و به حرف دیگران گوش بدهد، غالبا بیمار با انگشتانش بر روی جسم زیر دستش می زند. همواره می خواهد کاری را انجام دهد آن هم با عجله و شتاب . که در ادامه هر چه بیماری شدت پیدا می کند و به مراحل بحرانی خود می رسد نا آرامی مریض بیشتر می شود.
تولید هیجان و التهاب از اثرات موسیقی
 بر طبق تحقیقات دانشمندان موسیقی یکی از مهمترین عواملی است که در انسان تولید التهاب و هیجان می نماید که حاصل این التهاب ها و هیجان ها ایجاد بیماری هایی مانند زخم معده، روماتیسم، بیماریهای قلبی و... است. که در این زمینه دکتر مونتاکو (( مولف کتاب اختلالات عصبی معده)) می نویسد : آنچه میخورید باعث زخم معده نمی شود بلکه آنچه شما را میخورد، یعنی هیجان و التهاب موجب پیدایش این زخم می شود.
اما این هیجان و التهاب ناشی از شنیدن موسیقی نه تنها در انسان ها موثر است بلکه بر روی حیوانات هم آزمایش شده است و نتیجه مثبت بدست آمده است. برای نمونه چند سال پیش در باغ وحش شهر گلاسکو یک گروه ارکستر اسکتلندی برنامه ای برای حیوانات اجرا کردند که در اواخر این برنامه سه شیر فرار کردند و یک از آنها دستش شکست، زرافه ها از شدت هیجان غذا نخوردند و طوطی های سخنگو با حالت غضب به نوازندگان و اعضای ارکستر فحش دادند.
و اگر ما به آمار تصادفاتی که سالیانه در خیابان ها و یا جاده ها اتفاق می افتد توجه کنیم می بینیم که در 70%این تصادفات رانندگان در حال گوش دادن موسیقی بوده اند.
موسیقی عامل اصلی فشار خون
پزشکی در اروپا ضمن تجسس از علل فشار خون که در دنیای جدید بسیار فراوان شده است بازوبند فشار خون را به بازو بسته و دکمه رادیو را باز و با گوش دادن برنامه های مختلف موسیقی به نتایج زیر رسید:
1. هر قدر موسیقی نامطبوع و زننده باشد درجه فشار خون زیاد می شود و این افزایش به قدری بود که پزشک مزبور را متوحش ساخت.
2. برخی از موسیقی ها که به ظاهر اثر آرام کننده داشت تا مدتی که ادامه دارد فشار خون را از حد معمول پائینتر می آورد.
بالاخره موسیقی چنان تاثیری در فشار خون پزشک داشت که حقیقتا سلامتی او را تهدید می کرد بنابراین او سریع پیچ رادیو را بست.
در آزمایشی دیگر دکتر پاول مقداری از گلبولهای سفید و قرمز خون را در یک لوله بلوری جای داد و در لوله را محکم بست و سپس آن را در میان حوضچه ای پر از آب قرار داد و به وسیله برق امواجی در آب ایجاد کرد که آهنگ های ترس آوری از آن برمی خواست . در طول 10دقیقه که این امواجها با آوای مخوفش ادامه داشت یک نیمه از گلبولها جان سپردند و نیمه دیگر در آستان مرگ افتاده بودند.
در تحقیقی دیگر دکتر( اواین ) پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسید که ساز و آواز علت اصلی فشار خون به شمار می رود. برای اطمینان، سیمی از گیرنده رادیو به خود بست و این نتیجه بدست آمد : که هر قدر انسان از یک قطعه بدش آید همان اندازه فشار خون بالا می رود و بالعکس هر چقدر که از قطعه ای خوشش آید همان اندازه فشار خون پایین می آید.
بیماری سیکلوتمی
 پخش آهنگهای شور انگیز و غم انگیز پشت سر هم از شاهکارهای برنامه های صدا و سیما است و می توان به یقین ادعا نمود که سالانه هزاران نفر قربانی این شاهکار شوم می شوند. زیرا اگر شنونده ای هم از آهنگهای شور انگیز و هم از آهنگهای غم انگیز استفاده نماید ممکن است به بیماری ( سیکلوتمی ) مبتلا گردد.
نویسنده کتاب ( تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب ) چنین می نویسد : من شاهد بیماری سیکلوتمی زنی بودم که داستان او از این قرار است : این زن کودک خردسال خود را از دست داده بود و چون دچار ناراحتی شدید شده بود نزدیکان وی برای اینکه او را سرگرم کنند وی را مشغول موسیقی نشاط انگیز به طور شبانه روز نموده بودند که بعد از مدتی این بانو دچار مرض سیکلوتمی شده بود . گاهی می خندید و ناگهان گریه می کرد و باز پس از مدتی به حال نشاط در می آمد . علت آن بسیار روشن است و آن تضاد میان روحیه او در وقت از دست دادن کودکش و روحیه او در زمان شنیدن موسیقی های نشاط انگیز است. بنابراین نتیجه می گیریم که برنامه های غم انگیز و نشاط انگیز که بدون فاصله از صدا و سیما پخش می شود چه سرنوشت های ناراحت کننده ای بر روح و روان و زندگانی انسانها می گذارد .
موسیقی باعث کوتاهی عمر می شود .
 از بسیاری از آیات قرآن کریم ( سوره انعام آیه 6 - اعراف آیه 96 - هود آیه 52 - عنکبوت آیه 40 - طلاق 2 و 3 و 4 - نوح 10 و 12)  و روایات ائمه (ع) استفاده میشود که اعمال خیر بر وسعت رزق و طول عمر می افزاید ولی گناه لهو و لعب برکت را از بین خواهد برد و از عمر انسان می کاهد و چون موسیقی گناه محسوب میشود، معمولا مروجین موسیقی با وضع نامناسب و عمر کوتاه از دنیا رفته اند.
همچنین توجه دقیق به بیوگرافی موسیقی دانان مشهور نشان میدهد که در دوران عمر به تدریج دچار ناراحتی های روحی گردیده اند تا آنجا که رفته رفته اعصاب خود را از دست داده و عده ای مبتلا به بیماریهای روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده و به دیار جنون رهسپار شده اند . دسته ای فلج و ناتوان گردیده بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه ی فشار خون شان بالا رفته و دچار سکته ی ناگهانی شده اند. کوتاه سخن اینکه آثار زیان بخش غنا و موسیقی بر اعصاب تا سر حد تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب دیگر به حدی است که نیاز به بحث زیادی ندارد.
از آمارهایی که از مرگ و میرها در عصر ما تهیه شده چنین استفاده میشود که مرگ های ناگهانی نسبت به گذشته افزایش زیادی یافته است . عوامل این افزایش را امور مختلفی ذکر کرده اند از جمله افزایش غنا و موسیقی در سطح جهان.
هم اکنون به اسم های برخی از مشاهیر موسیقی همراه با مدت عمرشان توجه فرمایید :
* مالیبران استاد معروف موسیقی در حال خواندن آواز در سن 27 سالگی سکته کرد.
* پرگولوزی - نوازنده ایتالیایی (در سن 26 سالگی)     
* بلینی -نوازنده ایتالیایی( سن 34 سالگی)
* موریس ژبر - نوازنده فرانسوی (در سن 40 سالگی)  
*  شوسون - نوازنده فرانسوی(در سن 30 سالگی)
*  نیکلا دوگرینی - نوازنده فرانسوی (در سن 27 سالگی) 
* ژاربیژه - نوازنده فرانسوی ( در سن 37 سالگی)
* مندلس - نوازنده آلمانی  (در سن 38 سالگی)     
* هوگو ولف - نوازنده آلمانی  (در سن 43 سالگی)
* ماکس رگر - نوازنده آلمانی (در سن 43 سالگی)       
* موزارت - نوازنده اتریشی (در سن 35 سالگی)
* شوبرت - نوازنده اتریشی  (در سن 31 سالگی)       
* لانر - نوازنده اتریشی  (در سن 42 سالگی)
* حبیب سماعی - نوازنده ایرانی (در سن 45 سالگی)همچنین نباید در این راستا جنون یا سکته برخی از مشاهیر موسیقی را چون بتهوون ، باخ ،شومان، واگنر، شوپن، آرمسترانگ و... را نادیده گرفت.


[ دوشنبه 91/11/9 ] [ 9:54 صبح ] [ علیرضا مهدوی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 198550
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir