واقعیت تلخ این است که قرآن هنور در جامعه ما یک امر عمومی نشده است، همه به قرآن عشق میورزند و احترام میکنند، اما عده کمی همواره آن را تلاوت و عده کمتری در آن تدبر میکنند.1
ما باید قبول کنیم که ملت ما در نیم قرن پیش از پیروزی انقلاب، که واقعاً مدت کمی نیست، روز به روز از قرآن فاصله گرفته و دور شده است.2
نپرداختن به حفظ قرآن در حال حاضر واقعاً نقیصهای در حوزههای ما به شمار میآید. در بعضی از حوزههای اهل سنت ـ همان طور که مسبوق است ـ از بدو ورود حفظ قرآن جزو شرایط است. در دیگر حوزهها نیز اگر شرط، حفظ قرآن نباشد، ولی بدان تشویق میشود. غالب علمای اهل سنت با قرآن انس زیادتری دارند، در حالی که ما در حوزههای خودمان، شاهد طلبههایی هستیم که مقداری هم درس خواندهاند، لیکن هنوز بر سر همین قرائت رایج قرآن که ما با آن انس داریم تسلط ندارند، یعنی هنوز در تلاوتشان اشکالاتی وجود دارد.3
در گذشته اگر کسی میخواست در حوزه مقام علمی پیدا کند بایستی به تفسیر نمیپرداخت. یک ملای محترم عالمی فرضاً اهل تفسیر باشد، مردم از تفسیر او استفاده کنند، بعد برای خاطر آنکه این درس موجب نشود او به بیسوادی شهره بشود، این درس را ترک کند. شما را به خدا این فاجعه نیست؟4
این انزوای قرآن در حوزههای علمیه و عدم انس ما با قرآن برای ما خیلی مشکلات درست کرده است و بعد از این هم درست خواهد کرد و به ما تنگنظری خواهد داد. من یک وقت در سالهای قبل از انقلاب در مشهد در درس تفسیر به طلبهها میگفتم که ما از اول «بدان ایدک الله» تا زمانی که ورقه اجتهادمان را میگیریم، حتی یکبار به قرآن مراجعه نکنیم. یعنی وضع درسی ما این طور است که اگر طلبهای از ابتدا حتی یکبار به قرآن مراجعه نکند میتواند همین رشته ما را از اول تا آخر سیر کند و مجتهد بشود! چرا؟ چون درس ما اصلاً از قرآن عبور نمیکند. متأسفانه حال هم که نگاه میکنم میبینیم همان طور است...قرآن در حوزههای ما منزوی است.5
عزیزان من، ما هنوز در اول راهیم. ما شصت میلیون جمعیتیم؛ ببینید تعداد کسانی که در این شصت میلیون با قرآن آشنا هستند، چقدر است. فرض کنیم از این شصت میلیون، ده میلیون کسانی باشند که به هر دلیلی، چه به دلیل سنی و چه غیر آن، نتوانند با قرآن آشنا بشوند، پنجاه میلیون میماند. تعداد آشنایان با قرآن از حد معقول ـ یعنی از پنجاه میلیون ـ کمتر است، ما عقبیم؛ این فاصله را باید پر کنیم.6
راههای رهایی از مهجوریت قرآن
در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه قران آشنا کرد و از شربت گوارا و حیاتبخش قرآن به ذائقه آنان چیزی چشانید.8
اول این که بایستی روخوانیِ قرآن، تمام ملت ما را شامل بشود. نباید یک نفر در میان ملت ما بماند که قادر نباشد قرآن را باز کند و به صورت صحیح بخواند. زن و مرد و کوچک و بزرگ و پیر و جوان باید بتوانند قرآن را بخوانند... کار دوم رفتن به سمت فهم قرآن است، قرآن باید ترجمه بشود... حفظ قرآن قدم بعدی است که هر کس توفیق پیدا کند، یقیناً خیر کثیری بدست آورده است.9
حفظ قرآن اگر به شکل امتیاز مطرح شود و فرضاً کسی که بخشی از قرآن را حفظ کرد، امتیازی را در قالب نمره و یا موارد مشابه آن بگیرد با چنین روشی شاید بتوانیم...جوانهای تازه سالمان را رشد بدهیم.10
اگر ملتی بخواهد به قرآن عمل کند، قدم اولش آشنایی با همین الفاظ و ظواهر قرآن است.11
داب و فکر من این است که میخواهم در جامعه ما کاری بشود که برای قراء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلاً نیم ساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشوند...ولی حالا ما قرآن کریم را فقط مقدمه سخنرانی قرار دادهایم.12
من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگی شروع بشود. یعنی حدوداً از دوازده سالگی سیزده سالگی: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر.13
اگر بخواهیم کل امت اسلام با قران انس بگیرند، باید تلاوت قرآن را در جامعه باب کنیم...اگر تالیان کلام الله در جامعه توانستند با زمزمه ملکوتی و صحیح و پرجاذبه این آیات کریمه را تلاوت کنند، دل مردم با قرآن انس میگیرد و به قرآن نزدیک میشود.14
این طور نیست که اگر ما بخواهیم مردم، مسلمان تربیت شوند، راهش اینست که در تلویزیون دائماً برای آنها قرآن بخوانیم یا تفسیر قرآن بگوییم.15
ما باید رابطهمان را با قران روز به روز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانیم...چنانچه مختصر فراغتی پیدا میکنید خودتان را به قرآن وصل کنید هر روز مقداری قرآن بخوانید و آنرا فرا بگیرید.16
آشنایی با قرآن اولین قدم است. هیچ کدام از کتابهای دینی جای قرآن را نمیگیرد، این آشنایی باید از متن قرآن شروع شود. همین ظاهر و روخوانی قرآن اگر قبل از دبیرستان تأمین نشده، با ترجمه و لغات قرآن و تعبیرات خاص قرآن و فرهنگ قرآنی وبه تدریج با معانی که در قرآن هست، ادامه پیدا کند. از جمله طرح هایی که درباه قرآن باید انجام بگیرد و جای آن در دانشگاههاست همین است که ببینیم در قرآن چه موضوعاتی از موضوعات باب زندگی امروزی مطرح شده است که ما هنوز این را نمیدانیم.17
باید خود قرآن و خود حدیث و متون اصلی اسلام را به دانشگاه وارد کنند وجوانان را و دانشجویان را با آن آشنا کرد.18
من مکرر عرض کردهام اگر بخواهیم همه مردم در سطح متوسط قرار بگیرند، باید تعدادی در سطح عالی و تعداد کمتری در سطح اعلا داشته باشیم. خاصیت بهترینها این است که متوسطین را به طرف خودشان میکشند و به جلو میبرند. به همین دلیل است که قاریان قرآن و خوشخوانان و حافظان و متبحران در قرآن، باید روز به روز بیشتر و روز به روز بهتر شوند، هم کمیتان زیاد شود و هم کیفیت آنها بهتر شود.19
اگر بخواهیم یک ملت شصت میلیونی با قرآن به معنای واقعی کلمه آشنا بشوند، مقدماتش همین هاست. اول باید قرآن را بشناسند. اول باید بتوانند لای قرآن را باز کنند و قرآن را تلاوت کنند. بتوانند کلمات قرآن را با گوش خود مأنوس کنند.20
ما باید علاوه بر خواندن متن، ترجمه آن را هم یاد بگیریم.21
راههای ترویج قرآن
امروز فرصتی تاریخی و استثنایی است برای اینکه قرآن در هدایت فکر و عمل انسانها، قدرت و چیرگی خود را نشان دهد، اما این متوقف است بر اینکه ما خود، به چشمه جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر کنیم و آنرا محور بحث و فحص سازیم.22
غیر آنچه تاکنون انجام شده، دو کار دیگر باید انجام بگیرد؛ اول این که بایستی روخوانی قرآن، تمام ملت ما را شامل بشود،...کار دوم رفتن به سمت فهم قرآن است. قرآن باید ترجمه بشود...حفظ قرآن قدم بعدی است.23
انس با قرآن یعنی قرآن را خواندن و بازخواندن و بازخواندن، در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آنها را فهمیدن. فارسی زبانها میتوانند از ترجمه قرآن استفاده کنند و کلمات قرآن را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها فکر و تامل کنند.24
من میگویم که در جامعه قرآن اصل است. امت حزب الله باید یواش یواش با قرآن آشنا بشوند آن طوری که بتوانند مستقیم قرآن را از شما [قاریان ] گوش کنند و بفهمند. شما باید بتوانید در یک مجلس بالای منبر بروید و آیات قرآن را بخوانید و مردم با شنیدن این آیات اشک بریزند. ما این را میخواهیم. اگر شما میخواهید این کار را بکنید، باید بتوانید با صوت خودمان این مجلس را جذب کنید. این آداب و فنونی دارد.25
آنچه که وظیفه قراء است این است که قرائت خود را روز به روز بهتر کنند. ما به عموم مردم میگوییم که با قرآن انس بگیرند. به شما قراء هم میگوییم که تلاوتتان را روز به روز بهتر، قویتر، صحیحتر و با خصوصیات جاذبه آفرین همراهتر بکنند. اگر بخواهیم کل امت اسلام با قرآن انس بگیرند، باید تلاوت قرآن را در جامعه باب کنیم. اگر من این قدر به خواندن شما قاریان عزیز تکیه میکنم و به آن اهمیت میدهم برای همین است. شما یک نفر آدمید هر چه هم خوب بخوانید یا نخوانید از یک جهت به خودتان مربوط است، اما آن چیزی که مرا وادار میکند به این مسأله این همه اهتمام بورزم آن است که اگر تالیان کلام الله در جامعه توانستند با زمزمء ملکوتی و صحیح و پرجاذبه این آیات کریمه را تلاوت بکنند، دل مردم به قرآن انس میگیرد و به قرآن نزدیک میشود.26
شما قراء در توجه دادن مستمعان خود به مضامین قرآن نقش زیادی دارید. چقدر خوب است که برخی آیات کریمه که مناسب حال امروز مسلمین است در تلاوتهای شما کثیر التردد باشد.27
باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه قرآن آشنا کرد.28
قرآن را با زبان خودش باید فهمید. ترجمه قرآن نمیتواند قرآن باشد. گرچه یک چیزی را نشان میدهد. اما به نظر من با قرآن باید انس گرفت. اگر کسی عربی هم نمیداند...اگر چند بار با دقت بخواند به تدریج یک فهم و برداشتی از قرآن پیدا میکند...قرآن تدبر میخواهد.29
عزیزان من، باید به سمت قرآن بروید. این راهی است که از رفتن آن پشیمان نخواهید شد. دخترها، پسرها، بزرگترها، بچهها به سمت انس با قرآن حرکت کنید. قرآن را تلاوت کنید. هر روز بخوانید، در آن تدبر کنید...باید با ترجمههای قرآن انس بگیرید. بعد از آن که مقداری ترجمه قرآن و معنای کلمات را فهمیدید، آن وقت در قرآن تدبر کنید.30
نکته دومی که من میخواهم عرض بکنم، همین است که در حدود پانزده سال پیش ـ اوایل انقلاب ـ بعضی میگفتند چرا ما از طرز خواندن این قراء مصری تقلید کنیم؟ با این قضیه، مخالف بودند. ما هم میگفتیم شما همین طریقها را یاد بگیرید، شبیه این قراء معروفی که هستند ـ مثل شیخ مصطفی اسماعیل و دیگران ـ تمرین کنید و بخوانید. این موجب خواهد شد که شما پیش بروید...امروز دیگر روزی نیست که خودتان را محکم به همان طریقه بچسبانید که فلان آقا خوانده است؛ این آیه را با اوج خوانده و در آن آیه صدایش را پایی آورده، یا در این آیه صدایش را لرزانده، ما هم عیناً همین کار را بکنیم. نه آقا، طریقه و راه کار را یاد بگیرید، بعد استعداد خودتان را به کار بیندازید.31
در مورد قرآن داریم که قرآن را با لحنهای خوب بخوانید. در مورد بعضی از بزرگان هم داریم که چگونه قرآن میخواندند. روایاتی هم در مورد بعضی از افراد معمولی داریم که از آنها استفاده میشود در صدر اسلام، آیات قرآن را با صوت میخواندند. اینها برای چیست؟ علت چیست؟ این استخدام موسیقی در اینجا، به چه مناسبت است؟ چرا از موسیقی استفاده شده است؟ چرا موسیقی را برای این کار استخدام کردهاند؟ این برای خاطر این است که تلاوت با این کیفیت، تأثیر کلام خدا را در دلهای مخاطبین متعارف و معمول بیشتر میکند.32
با روش و منش خودتان کاری کنید که دیگران، شوق به فراگیری قرآن پیدا کنند.33
البته عیبی که در کار بچههای ما هست، این است که موسیقی بلد نیستند. تا گفته میشود موسیقی همه چنان میکنند که باید با یک سنتور یا یک مزقون فلان جور باشد، تا اسمش موسیقی باشد، نه! موسیقی همین آهنگهاست دیگر.34
اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زن و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید. این است که ما به اینها احترام میکنیم. اینها حامل قرآنند. اینها عزیزند.
...اما این جا تمام نمیشود، حفظ قرآن، فهمیدن مفاهیم قرآن، ترجمه کلمه کلمه قرآن، برای کسانی که به زبان عربی آشنایی ندارند، لازم است. وقتی که کلمات قرآن را فهمیدید، آن وقت تدبر لازم است.35
مسابقه در همه خیرات، در هر کار خیری، مورد توصیه قرآن و معارف اسلامی است. علت هم این است که در تسابق و مسابقه، همه استعدادها و توانهای پنهان انسان بروز پیدا میکند...بنابراین بنده مسابقات قرآن را کار بزرگی میشمارم.36
شما وقتی تلاوت میکنید، اگر تلاوت صحیح و خوب و همراه با رموز و فنون هنری تلاوت شد، هر کسی را که با قرآن آشناست، به قرآن شایقتر میکند و هر کس را که معنای قرآن را میفهمد، به تدبر وادار میکند.37
اگر مردم با متن قرآن و تفسیر صحیح آن آشنا باشند، این خطا و انحراف خیلی مشکل و گاهی ناممکن خواهد شد. گفتم تفسیر صحیح؛ این را میگویم تا آقایان سازمان اوقاف و دست اندرکاران هم بشنوند. حالا که میخواهید برای تفسیر برنامه ریزی کنید، مراقب باشید از چه کسی تفسیر را فرا میگیرید. این مهم است...مراقب باشید. تفسیر را باید از منبع مطمئن گرفت. آب را باید از چشمه زلال نوشید. اگر به تفسیر اعتماد میکنید، به تفسیر صحیح اعتماد کنید، به تفسیر صحیح اعتماد کنید تا قرآن بتواند هدایت خودش را روشن کند.
البته توصیه و تأکید من به همه شما جوانهای عزیز...این است که متن قرآن و تلاوت آن را یاد بگیرید. قرآن را باید آهنگین خواند. تأثیر این کار در دل خود انسان و هر که بشنود بیشتر است. ترجمه قرآن را هم یاد بگیرید. اول باید معنای همین عباراتی را که میخوانید، بفهمید...قدمهای بعدی این است که در قرائت قرآن، هر آیهای از آیات آن را مورد تامل قرار دهید... در روایت داریم که وقتی قرآن میخوانید، همت شما این نباشد که این سوره را تا اخر بخوانید و تمام کنید. بلکه همت شما این باشد آن چه را که میخوانید، درست بفهمید و در آن تامل و دقت کنید. اگر دیدید به تفسیر احتیاج دارید تفسیری را بردارید و نگاه کنید اگر وقت نداشتید، از آن بگذرید و به آیه بعدی بروید، اما به هر حال بیتأمل نگذرید.38
خواهش من این است، آیاتی را که تلاوت میکنید، علاوه بر یادگیری ترجمه آنها، به تفسیر آنها هم مراجعه کنید.39
عزیزان من ـ چه پسرها چه دخترها ـ قدر این نعمت بزرگ آشنایی. انس با قرآن را بدانید.40
هر کدام از شما یک نسخه قرآن در جیب بغلتان داشته باشید، اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید، یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت، قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید. تا با این کتاب انس پیدا کنید. تعدادی که این طور عمل کرده بودند، هر چند بسیار اندک بودند لیکن احساس میکردم که اینها با این که غالباً هم عربی نمیدانستند، اما از لحاظ فهم معارف اسلامی از دیگران برجستهتر بودند و به طور ممتازی با آنها تفاوت داشتند.41
آثار انس با قرآن
انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمیفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را نمیفهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات، با حقایق قرآن آشنا نمیشوند و انس نمیگیرند...اگر در قرآن تأمل کنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد.(42)
از یکی از همسران پیامبر اکرم(ص) خواستند که آن بزرگوار را توصیف کند، در جواب گفت «کان خلقه القرآن» یعنی قرآن مجسم بود.43
انس با قرآن، معرفت عمومی یک کشور را بالا میبرد. قرآن همه چیز ماست. نور است. این جوانان ما از وقتی که با قرآن مانوس شدند وضعیت خیلی فرق کرد. در طول هشت سال جنگ زیر آتش توپ و تفنگ جوانانی را در جبههها داشتیم که به مجرد این که بر زمین مینشستند و اندک فراغتی پیدا میکردند قرآنشان را باز میکردند و مشغول تلاوت میشدند. یا اگر در اتوبوس، و یا کامیون نشسته بودند و داشتند میرفتند، قرآنشان را در میآوردند و بنا میکردند به خواندن.44
مسلمان وقتی با قرآن آشناست، مفاهیم اسلام را بی واسطه از خدا میشنود و از وحی الهی بهره میبرد. اما وقتی با قرآن آشنا نیست هر حرفی، هر نقلی، هر صدایی، هر مدعی اسلامیتی، از ذهن و دل او سهمی را به خود اختصاص میدهد.45
قرآن مثل باران است. اگر دل شما سرزمین مستعدی باشد، نفوذ میکند. خودتان را آماده کنید دلتان را در مقابل بارش قرآن قرار دهید. قرآن تا اعماق دل شما نفوذ و مفاهیم خود را برای شما روشن میکند، به شرطی که با قرآن انس پیدا کنید.46
بشریت در صدر اول [اسلام] به برکت عمل به قرآن، در علم، در اخلاق، در عمل و در پیشرفتهای گوناگون مادی و معنوی اوج پیدا کرد، قران همیشه زنده است. قرآن، نیازهای انسان را مورد توجه قرار میدهد. قرآن در هر عصری میتواند بهترین نسخه سعادت انسانها باشد.47
قرآن، مشکلات و گرههای، فکری، مشکلات روحی و عاطفی را حل میکند. آرام، آرام که انسان با قرآن انس پیدا میکند، وقتی ذهن او از لحاظ جنبه عاطفی ـ چون روی ذهن اثر میگذارد ـ از لحاظ جنبههای اخلاقی یا جنبههای فکری به بنبست میرسد، کسی که با قرآن انس دارد میبیند که ناگهان ستارهای میدرخشد، میرود طرفش میبیند راه باز شد، قرآن این جور است.48
قرآن در همه مسایل زندگی، سخن گویا، شفاف، راهنما، راهگشا و گره بازکن دارد، که اگر انسانها با قرآن انس بگیرند و معنای قرآن را بفهمند، به تدریج این مفاهیم در ذهنها مستقر و تبدیل به ذهنیت تثبیت شده جامعه خواهد شد.49
با تکرار آیات، فرصتی پیدا میشود برای اینکه ذهن شما به نکات قرآن التفات و توجه پیدا کند. هر چه طرز فکر انسان بالاتر و معرفت انسان بیشتر بشود، فهم او از قرآن عالیتر و راقیتر و روشنتر خواهد شد. و متقابلاً هر چه با قرآن بیشتر انس بگیرید و از قرآن استفاده کنید، معرفت و فکر شما بالاتر خواهد رفت.
این دو روی هم اثر متقابل دارند. هم قرآن به شما کمک میکند که معرفتتان نسبت به مفاهیم عالی آفرینش ـ مفاهیم اسلامی و الهی ـ بالاتر برود و نسبت به همه کائنات، همه آفرینش و همه مفاهیمی که در سر راه زندگی انسان قرار میگیرد، روشن بینی پیدا کند. هم به هر اندازه که این حالت در شما پیدا شود و روشن بینی شما بیشتر بشود، باز از قرآن استفاده بیشتری میکنید.
...ممکن است بعضی بگویند: عمل. البته بدون عمل که فایدهای ندارد، اما شما بدانید، اگر آن معرفت قرآنی که من عرض میکنم در شما به وجود بیاید عمل از آن انفکاکناپذیر است.50
پی نوشت:
1ـ حدیث ولایت، ج 2،ص 218
2ـ همان، ج 3،ص 284
3ـ همان، ج 3،ص 329
4ـ همان، ج 8،ص 66
5ـ همان، ج 8،ص 64
6ـ مراسم اختتامیه مسابقات قرآن کریم، 4/10/1374
7ـ مراسم اختتامیه سیزدهمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، 24/9/1375
8ـ حدیث ولایت، ج 2، ص 218
9ـ همان، ج 3،ص 286
10ـ همان، ج 3،ص 329
11ـ همان، ج 3،ص 267
12ـ همان، ج 7،ص 36
13ـ همان، ج 9،ص 199
14ـ همان، ج 7،ص 33
15ـ همان، ج 9،ص 203
16ـ همان، ج 9،ص 275
17ـ در مخصر ولایت،ص 57
18ـ همان،ص 59
19ـ مراسم اختتامیه مسابقات قرآن کریم، 4/10/74
20ـ مراسم اختتامیه سیزدهمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، 24/9/75
21ـ حدیث ولایت، ج 3، ص 285
22ـ همان، ج 2،ص 218
23ـ همان، ج 3،ص 286ـ285
24ـ همان، ج 4،ص 45
25ـ همان، ج 7،ص 36
26ـ همان، ج 7،ص 33
27ـ همان، ج 3،ص 308
28ـ حدیث ولایت، ج ،218
29ـ فرهنگ و تهاجم فرهنگی، 328
30ـ مراسم اختتامیه سیزدهمین دوره مسابقات بین المللی قرآن 24/9/75
31ـ دیدار با قراء ممتاز کشور در سوم رمضان 1417،24/10/75
32ـ دیدار قاریان قرآن کریم در حسینیه امام خمینی، 1/10/76
33ـ دیدار با جمعی از قاریان قرآن کریم، 10/10/76
34ـ همان
35ـ مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره مسابقات قرآن، 10/9/77
36ـ دیدار با دانشجویان شرکت کننده در مسابقات قرآن، 22/2/78
37ـ در دیدار نخبگان قرآنی، 5/8/78
38ـ مراسم اختتامیه شانزدهمین دوره مسابقات قرآن کریم، 20/8/78
39ـ دیدار با جمعی از قاریان، 20/9/78
40ـ دیدار با دانشآموزان قرآنی استعدادهای درخشان، 13/2/79
41ـ حدیث ولایت، ج 9، ص 200
42ـ حدیث ولایت، ج 4، ص 45
43ـ همان، ج، ص 274
44ـ اختتامیه پانزدهمین دوره مسابقات بین المللی قرآن، 24/9/75
45ـ همان
46ـ اختتامیه پانزدهمین دوره مسابقات قرآن، 10/9/77
47ـ دیدار با دانشجویان شرکت کننده در مسابقات قرآن، 22/2/78
48ـ دیدار با نخبگان قرآنی، 5/8/78
49ـ دیدار با دانشآموزان قرآنی استعدادهای درخشان، 13/2/79
50ـ صدا و سیما در کلام مقام معظم رهبری، انتشارات سروش، 1373، ص 109.