چرا رهبرمعظم انقلاب اسلامی همچنان برموضع خویش مبنی برعدم رابطه و عدم مذاکره با آمریکا پافشاری می کنند؟
1. آمریکا مظهر سلطه و جنایت
یکی از دلایلی که بر موضع گیری رهبر انقلاب بسیار مؤثر است، خصایل فکری و سیاسی دولتمردان آمریکایی است. از منظر ایشان، دولت آمریکا دارای روحیه ی استکباری ، مظهر سلطه ، نماد توطئه و کودتا و ترور و جنایتکار است و دولتی با این خصوصیات به عنوان ام الفساد قرن به شمار می آید. آیا ارتباط با این دولت، منطقی به نظر می رسد؟
2. علل مخالفت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی
امریکا با نظام جمهوری اسلامی مخالف است و این مسئله، حقیقتی است که نمی توان انکارش نمود. اما اینکه علل اصلی مخالفت دولتمردان ایالت متحده با جمهوری اسلامی چیست، با اعتقاد رهبری، ریشه در پنج عامل مهم دارد: اولین علت آن است که جمهوری اسلامی ایران با توسعه طلبی و استعمارگری آمریکا مخالف است .
دوم آنکه، شاکله نظام جهوری اسلامی بر مبنای فرامین دین اسلام بنا نهاده شده است و اسلام خواهی نظام چیزی نیست که باب طبع آمریکایی ها باشد.
سومین عامل، حمایت ایران از ملل آزادیخواه، به ویژه فلسطین است .
عامل چهارم مخالفت نظام اسلامی با ولیده ی نامشروع استکبار در منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی است.
عامل پنجم، طراحی و زمینه سازی انقلاب اسلامی در زمینه ی یک بیداری جهانی است.
در حالی که نظام جمهوری اسلامی بر این پنج اصل اساسی پافشاری می کند و ذره ای از این اصول خدشه ناپذیر عقب نشینی نمی کند، آیا می توان انتظار داشت که آمریکایی ها هم از دشمنی خود با جمهوری اسلامی دست بردارند؟ آیا ایجاد هر گونه رابطه با توجه به هژمونی سلطه طلبی آمریکا عقلانی است؟
3. اهداف آمریکا در کشورهای جهان سوم
هدف آمریکا از داشتن رابطه با کشورهای جهان سوم و به ویژه ایران، حضور همه جانبه در این کشورهاست. و هدف از حضور همه جانبه در مواردی از قبیل: تحمیل سلطه ایجاد وابستگی گسترش سیطره ی سیاسی اقتصادی ایجاد قرنطینه سیاسی به منظور جلوگیری از خودباوری و وحدت ملتها ترویج فساد اخلاقی و ... خلاصه می شود. بی گمان در صورت ایجاد رابطه با این دولت متجاوز و یاغی، اهداف مذکور در رأس اهداف و برنامه های ایالات متحده قرار خواهد گرفت.
4. اهداف آمریکا از گرایش به مذاکره
به اعتقاد رهبر فرزانه انقلاب، آمریکایی ها با مطرح کردن بحث مذاکره، اهداف مختلفی را مد نظر دارند: هدف از طرح این پیشنهاد در وهله ی اول به نیات پلید و شیطانی آمریکایی ها برمی گردد، چرا که آنان درصددند تا با طرح مذاکره، اولا سلطه ی خود را به ایران تحمیل کنند. ثانیا ابرقدرتی خود را ثابت کنند ، ثالثا سیاست ها و نظرات امام را مخدوش و این طور وانمود کنند که ملت ایران و مسئولان نظام از حرف امام خمینی برگشته اند. دیگر آنکه با مطرح کردن مذاکره، قبح رابطه و گفت وگو با آمریکا را شکسته و آن را امری عادی جلوه دهند. هدف پنجم آنان ایجاد اختلافات داخلی است. چرا که بحث عدم مذاکره و عدم رابطه با آمریکا یکی از محورهای وحدت ملی است . هدف ششم آن است که با طرح این مسئله که انقلاب اسلامی با آن صلابت، همه ی حرف ها و داعیه ها را کنار گذاشت و از گذشته ی خود توبه کرد، به حیثیت انقلاب اسلامی لطمه بزنند و ضمن آن، محوریت انقلاب اسلامی در جهان را حذف کنند و یأس در دل کشورهای مستضعف که چشم امید به ایران دارند ایجاد کنند. هدف نهایی آنکه به دولت های وابسته به آمریکا تقویت روحی تزریق کنند و بگویند ایران به دلیل عدم وابستگی مجبور به مذاکره و رابطه با ایران شد.
5. علل نفی مذاکره و قطع رابطه
از منظر رهبری، به علت خوی استکباری آمریکا، هرگونه رابطه با این کشور برای ملت ایران ضرر دارد.
از این گذشته، بر اساس قاعده ی نفی سبیل، وضع هرگونه سلطه پذیری در اسلام، از آنجا که نظام جمهوری اسلامی، نظامی بر آمده از آموزه های اسلامی است، نمی تواند با کشوری رابطه داشته باشد که این رابطه به سلطه پذیری منتج گردد.
غیر این، نفی و قطع رابطه، نشانگر نفی قیومیت آمریکاست و همین مسئله یکی از اهداف انقلاب اسلامی به شمار می آید. نفی مذاکره نیز مسئله ای بسیار مهم است. چرا که به تعبیر رهبری، مذاکره با سلطه گری مانند امریکا از رابطه بدتر است . مذاکره و به تبع آن سازش با دولت زورگویی به نام آمریکا، موجب اختناق ، انحطاط فرهنگی و اقتصادی، و باعث اسارت نظام اسلامی خواهد شد.
6. شرایط ایجاد مذاکره و رابطه
موضع انقلابی رهبر فرزانه انقلاب در برابر آمریکایی ها و نفی هر گونه رابطه و مذاکره با دولتمردان ایالات متحده، ادامه ی آن خط فکری است که امام خمینی (ره)، بنیان گذار آن بود. اما این سخن به معنای مطلق ایجاد مناسبات و روابط با این دولت نیست. حضرت آیت الله خامنه ای با عنایت به چند پیش شرط، رابطه با آمریکا را بلامانع می دانند. اول آنکه این دولت، سیاست های خصمانه ی خود بر ضد نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهد ، دوم آنکه خوی سلطه گری خود را کنار بگذارد و سوم آنکه به اصل «احترام متقابل» پایبند باشد و در نهایت، دست از حمایت مخالفان نظام جمهوری اسلامی بردارد
نتیجه، واقعیت آن است که هیچ گاه چهار شرط قبلی محقق نخواهد شد. چرا که خوی استکباری آمریکایی ها و عمق عناد و کینه آنان نسبت به نظام جمهوری اسلامی قابل تغییر نیست. در این صورت، چگونه می توان با دولتی که همواره در صدد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی است، انتظار مراوده و رابطه دوستانه داشت؟ آیا این مسئله با اصل استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی سازگار است؟