سفارش تبلیغ
صبا ویژن

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
 
قالب وبلاگ

در عملیات والفجر 1 ، ما دو گردان بیشتر نداشتیم من به کار دیگری مشغول بودم حاج احمد کاظمی آمد و به مجید گفت : (( تو همراه حسن روشنایی و نجفیان به منطقه شرهانی بروید ، آنجا سنگر بزنید برای شناسایی آماده باشید و منطقه رادقیق شناسایی کنید .)) ما به اتفاق مجید ، حسن و چند نفر از بسیجیان مورد نظر رفتیم و سنگر زدیم ، هوا در حال تاریک شدن بود. مجید آفتابه را برداشت که به دستشویی برود. بعد از مدتی صدایی آمد صدایی با لهجه عربی .دیدیم مجید با دو نفر عراقی به طرف ما می آید . بعد برای ماتعریف کرد :((اینها برای شناسایی معبر آمده بودند.وقتی برای دستشویی رفتم صدایشان را شنیدم آفتابه را سریع زیر بغل گرفتم و گفتم ((دستها بالا)) آنها دستهایشان را بالا گرفتند و اسیرشان کردم

منبع :امضای خدا ، صص 40-39


[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 2:44 عصر ] [ علیرضا مهدوی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 191246
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir